زینب(س) مدیر نمونه بحران های تاریخ
 

امروز در رشته‌های دانشگاه یک رشته است که می‌گویند مدیریت بحران! مدیریت بحران یعنی اگر یک حوادثی به هم ریخت، مثل زلزله‌ بم،دیگر مسئولین کرمان نمی‌‌توانند جمعش کنند،نیاز به این دارند که استان‌های دیگر به کمک بیایند، و یک آدم‌هایی که بتوانند در شرایط بحرانی مدیریت کنند.

در کره‌ زمین نفر اول در مدیریت بحران زینب سلام الله علیها بود.
خیلی سخت است.
شما نگاه کن به خودت،به بنده،ما کفشمان تا به تا باشد مدرسه نمی‌رویم.
اصلاً بلند شویم و ببینیم که یک لنگه کفشمان نیست،می‌گوییم امروز مدرسه تعطیل است.معلم اگر ببیند یک لنگه‌ کفشش نیست،ممکن است سر کلاس نیاید.

یعنی ما با یک لنگه‌ کفش مرخص می‌شویم.

حضرت زینب سلام الله علیها قهرمان صحرای کربلاست
 

زینب سلام الله علیها دو جوان داشت که کربلا شهید شدند.
غیر از دو جوان شانزده نفر هم فامیلش بودند،می‌شود دو تا و شانزده تا، هجده تا!

یعنی یک زن هجده نفر از فامیلش را بدهد،یک فامیلش امام حسین علیه السّلام است،یک فامیلش اباالفضل سلام الله علیه است،دوتا جوان خودش هم هستند.علی اکبر سلام الله علیه است.آن وقت هجده شهید بدهد،و 72 شهید ببیند،بعد سخنرانی کوبنده بکند،بعد مدیریت اسارت، شکنجه،خودش را باید نگه دارد،باید دلداری به دیگران هم بدهد،از نمازش که نمی‌گذرد که هیچ،سخنرانی کوبنده هم می‌کند.

این که می‌گویند حضرت عباس! عباس یعنی عبوس می‌کند. یعنی یک هیبتی دارد که دیگران از او وحشت دارند. نمی‌توانند روبه‌روی او هرکاری بخواهند بکنند. یک جذبه‌ای دارد که انجام خلاف در مقابل او غیر ممکن می شود . مسلمان نباید طوری باشد که هرکس جرأت داشته باشد روبه‌رویش هر حرفی را بزند وهر عملی را انجام دهد

بانویی که معصوم به او التماس دعا دارد!

پیغمبر صلّی الله علیه و آله فرمود:گریه برای دخترم زینب،مثل گریه برای برادرش امام حسین علیه السّلام است و به قدری این خانم با کمال بود که امام حسین علیه السّلام به زینب کبری سلام الله علیها گفت:زینب جان در نماز شب برای من دعا کن. یک زن مقامش به کجا برسد که امام معصوم به این خانم بگوید:برایم دعا کن!  

یاری کردن دین خدا ولو با چهره در هم کشیدن

ما باید دین را یاری کنیم و یک جایی که می‌بینیم دین تحقیر می‌شود،بی‌غیرت نباشیم.
عکس‌العمل نشان بدهیم.در اتوبوس یک کسی حرف باطل می‌زند.
در صف یک کسی حرف باطل می‌زند.
اگر حرف باطل زد لااقل نگاهش نکنیم،به او نخندیم!
 

حدیث داریم، خلاف که دیدی، یا با قدرت جلویش را بگیر،یا با زبان جلویش را بگیر، یا با قیافه، عبوس کن!

این که می‌گویند حضرت عباس! عباس یعنی عبوس می‌کند.یعنی یک هیبتی دارد که دیگران از او وحشت دارند.نمی‌توانند روبه‌روی او هرکاری بخواهند بکنند.یک جذبه‌ای دارد که انجام خلاف در مقابل او غیر ممکن می شود.مسلمان نباید طوری باشد که هر کس جرأت داشته باشد روبه‌رویش هر حرفی را بزند و هر عملی را انجام دهد.

زنان مقاوم تاریخ الگوی مردان هستند!

یکی دیگر از زنان نمونه تاریخ طوعه است.او در خانواده ای پرورش یافت که پدر همفکر ابن‎ملجم،دختر قاتل امام حسن است. از دودمان اشعث! اما این دختر در این خانواده خوب در آمد.

یکی دیگر از بانوان نمونه تاریخ آسیه،همسر فرعون است.قرآن در سوره‌ تحریم می فرماید: مردها و زنها،همه‌ شما از این خانم یاد بگیرید: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن‏» (تحریم/11)
 

این خانم چه ‎کسی بود؟ میگوید:«امْرَأَتَ فِرْعَوْن» زن فرعون بود.«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا» خدا مثل زده،برای مردان باایمان گفته:«امْرَأَتَ فِرْعَوْن» از خانم فرعون یاد بگیرید.چطور؟ «إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّة‏»‏ گفت:خدایا من فرعون را نمی‌خواهم.نه کاخش را می‌خواهم،نه باغش را،نه طلایش را،نه نازش را.من با فرعون مخالفم.زن فرعون هستم اما با او نیستم.چه می‌خواهم؟ «عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّة» من می‌خواهم نزد خودت بیایم.می‌خواهم شهید شوم، می‌خواهم از این خانه بیرون بیایم.«وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْن‏» خدایا مرا از شر فرعون نجات بده!
 

به‏عکسش،یک نمونه دیگر.قرآن در همین سوره می‌فرماید میگوید:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوح»(تحریم/10) خدا برای نمونه مثل زده نمونه‌ای کافر، زن نوح است و زن لوط. نوح پیغمبر بود،لوط پیغمبر بود.دو تا زن پیغمبر بد بودند.میگوید:مثل کافر زن نوح، زن لوط :«کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْن‏» دو تا عبد صالح، دو تا پیغمبر عزیز،شوهر بودند،اما زنانشان نمونه ای برای کافران بودند.
 

در قرآن جاهای دیگر هم داریم می فرماید:
«إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (اعراف/83) ما لوط را نجات دادیم،مگر خانمش!  چرا که او:
«کانَتْ مِنَ الْغابِرینَ» (اعراف/83) باید جز هلاک شده‌ها باشد.

از این مثال ها به این نتیجه می رسیم که زن وجود مستقلی دارد،یعنی می‌شود پدر بد،مادر بد،برادر بد،دخترعمو،دخترخاله، هم‎شاگردی،همسایه می‌شود همه اهل گناه باشند،اما یک دختربه تنهایی تصمیم بگیرد خوب شود. 
 

زنی که در حکومت فاسد، کودتا کرد!

زن یزید! یزید و خاندان او از فاسدترین های روی زمین بودند اما زن یزید طرفدار امام حسین علیه السلام شد.

این نمونه به انسان پیام میدهد که دوست من! نگویید که من در خانه ای زندگی می کنم که همه سیگاری هستند،همه بی حجاب هستند،همه دروغ می گویند،همه غیبت می کنند،هیچ کس نماز نمی خواند و...من هم نمی توانم مخالف آنان عمل کنم.انسان وجودی مستقل است و می تواند به تنهایی تصمیم بگیرد و عمل نماید.

همین که سر امام حسین را جلوی یزید گذاشتند،یزید با چوب داشت جسارت میکرد،یکی از اصحاب پیغمبر گفت:یزید این لب‌ها را پیغمبر می‌بوسید،تو داری چوب می‌زنی.
همسر یزید هم وقتی این را شنید،لباسش را سر کشید،و به یزید گفت که:
این سر پسر فاطمه است؟من طرفدار او هستم. سید‌بن طاووس می‌گوید که وقتی یزید این حرف را از زنش شنید،گفت:سرت به باد می‌رود.
زن یزید گفت:برود و هر کاری که می خواهی بکن.

حرکت این بانو باعث شد که چهره یزید و امثال آن در حوادث بعد از عاشورا
بیشتر به مردم نشان داده شده و مردم را علیه حکومت های فاسد برپادارد.